جلسه با ارائه حجت‌الاسلام دکتر نقی‌پورفر آغاز شد و وی با اشاره به آیات و روایات ضرورت توجه به سه سطح الزامات دینی شامل دیانت مسلمین، دیانت مؤمنین و دیانت محسنین تأکید داشت که اگر این اختلاف سطح مورد توجه قرار نگیرد موجب اختلاف تفسیر شده و یا دستاوردهای نامطلوبی برای نظام خانواده خواهد داشت.

دکتر نقی پورفر با مثال‌های متعددی تأثیر این الزامات را در حوزه الهیات نظیر عصیان نسبت داده شده به حضرت آدم، داستان مربوط به حضرت یوسف و حضرت یونس و حضرت ساره و... بیان کرد و هشدار داد که در تحلیل این آیات نباید به سطح فقهی یا اخلاقی متوقف شد و قیاس به نفس کرد که این منافات جدی با مقام عصمت انبیاء داشته و پیامدهای ناگواری خواهد داشت. از جمله الزامات مدیریتی این نظریه، می‌توان به حوزه استخدام و جذب و وضعیت پوشش مسئولین منتسب به حکومت اشاره کرد.

در ادامه این جلسه دکتر اشرفی با بیان محسنات بحث مطرح شده صحبت خود را آغاز کرد و سپس به بیان اشکالات شکلی پرداخت. تأکید بر معناکردن واژگان کلیدی و رفع ابهاماتی که در مقاله وجود دارد از جمله این اشکالات است. مواردی ادعا شده است که برای آن دلیل نیامده و باید مشخص شود که دلیل آنها عقلی است یا نقلی.

وی افزود: نقد بعدی ناظر به این است که در قرآن 10 تا 15 گروه بیان شده است. شما براساس چه مستندی آن را به سه گروه تقلیل داده‌اید؟ آیا آیه‌ای در قرآن داریم که گفته باشد این سه دسته وجود دارد؟ نکته آخر نیز اینکه استلزامات مدیریتی در بحث چندان پررنگ نبود هر چند در بیان ارائه شده بهتر بود.

 

دکتر محمدی نسب ناقد دوم نیز با بیان اینکه این پژوهش دلالت‌های خوبی برای حوزه اجرا دارد گفت: نگاه سیستمی در این پژوهش دیده می‌شود که چارچوب نظام‌واره‌ای ایجاد می‌کند. سنجش این ویژگی‌ها در قالب سنجه چگونه است؟ افرادی که برخی از الزامات سطح بالاتر را عمل می‌کنند اما الزامات سطح پایین‌تر را رعایت نکنند چگونه می‌توان در این جایگاه قرار داد؟ در حوزه بازاریابی و صنعتی آیا این بحث قابل امتداد است؟

ضرورت اضافه کردن الزامات مصداقی به بحث نکته آخر دکتر محمدی نسب بود. در انتهای این جلسه دکتر نقی‌پورفر به ارائه توضیحاتی درخصوص اشکالات و سؤالات مطرح شده پرداخت.