پنجمین کرسی ترویجی پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم برگزار شد
درآمدی بر نقش نظام رسمی تعلیم و تربیت اسلامی در تامین منابع انسانی (نقدی بر سند تحول نظام آموزش و پرورش)
پنجمین کرسی ترویجی پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم با موضوع « درآمدی بر نقش نظام رسمی تعلیم و تربیت اسلامی در تامین منابع انسانی (نقدی بر سند تحول نظام آموزش و پرورش)» و با ارائه حجتالاسلام دکتر ولیالله نقیپورفر چهارشنبه 25 بهمن 1402 در محل پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم برگزار شد.

در ابتدای این جلسه ارائه دهنده دیدگاههای خود را ذیل عنوان کرسی بیان کرد که اهم مطالب از این قرار است:
- نظام تعلیم و تربیت رسمی در اسلام، مبتنی بر مراحل رشد، دارای چهار مقطع است که هر یک از مقاطع شش و هفت ساله، است؛ که مقطع شش ساله ناظر به دختران و مقاطع هفت ساله ناظر به پسران میباشد. در این نظام، مقطع شکلگیری نطفه تا شش و هفت سالگی، یک مقطع اساسی در نظام اسلامی است که متاسفانه در سند تحول بنیادین از آن غفلت شده است.
- فقدان کفویت جسمی روانی والدین، فقدان رعایت ضوابط شرعی، بهداشتی، روانی، غذایی، و پزشکی هنگام زناشویی، و فقدان مراقبتهای فوق در دوران رحم، و شیر دهی، و سوء رفتار والدین با فرزند در دوران قبل از دبستان، بخشی از علل عمده شکلگیری پدیده کودکان استثنایی میباشد.
- مدیریت و پشتیبانی امر ازدواج جامعه، مدیریت و پشتیبانی شکلگیری نطفه ارزشی سالم، مدیریت و پشتیبانی امر مادران، و آموزش والدین از شکلگیری نطفه تا رسیدن به مرحله آموزش جدی و رسمی دبستان، از الزامات شکلگیری نسل سالم ارزشی میباشد. این الزامات، خود ضرورت شکلگیری نظام آموزشی پشتیبانی دوره نطفه تا قبل از دبستان را مطرح میکند؛ که دوره اول نظام تعلیم و تربیت از منظر اسلام می باشد.
- سند تحول آموزش و پرورش، تفکر خلاق را محور نظام خود تعریف کرده است: راهکار 5/18. استقرار نظام خلاقیت و نوآوری در آموزش و پرورش در راستای تربیت جامع و بالندگی معنوی و اخلاقی و حمایت مادی و معنوی از مدیران، مربیان و دانش آموزان خلاق و نوآور و کارآفرین (سند تحول آموزش و پرورش، راهکار 18، بند 5). و لیکن، با کمال تعجب، در کنار تدوین سند چشم انداز تحول بنیادین آموزش و پرورش خلاقیت محور، در سالهای گذشته، با استانداردهای ناقص سابق، بیش از صد هزار نیروی انسانی آموزشی جذب شده است (وزیر سابق، حاجی بابایی، فارس نیوز، 16/3/1394)؛ که اکثرا، فاقد ویژگی نخبگی، و تفکر خلاق، برای نظام تعلیم و تربیت، میباشند؟!
- در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، از نقش منطقی و شرعی جنسیت در مقطعبندی تحصیلی، با توجه به سه مرحله "سیادت و فرماندهی"، "اطاعت و فرمانبری"، و "وزارت و مشارکت اجتماعی"، و هدفگذاریهای کلان اسلامی برای مقاطع سه گانه، غفلت اساسی، صورت گرفته است.
- از بدیهیات شرعی و عقلی تجربی است که سن رشد و بلوغ و سن تکلیف دختر و پسر، تفاوت آشکاری دارد؛ که به طور طبیعی در زمان بندی مقاطع تحصیلی، اثر بارزی می گذارد. از این رو، اولا، در امر تعلیم و تربیت اسلامی، علاوه بر اشتراکات، توجه به جنسیت دختر و پسر، موضوعیت دارد؛ در نتیجه، مقطع بندی سنی تحصیلی آنان یکسان نمی باشد. و ثانیا، در کنار محتوای آموزشی مشترک، از حیث خصوصیات، و مراحل رشد، محتوای آموزشی ویژهای نیز، خواهند داشت.
در ادامه جلسه ناقدان و حضار به بیان دیدگاهها و نقطه نظرات خود در این موضوع پرداختند.
حجتالاسلام دکتر سید محمدرضا موسوی نسب عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در بیان نقدهای خود گفت:
- برخی از عبارتهای استفاده شده در این مقاله به خوبی تبیین نشده و دلایل کافی برای آن آورده نشده است. مثلا از دلایلی برای اثبات ادعا استفاده شده که مشترک بین تمام نظامات تعلیم و تربیت هستند. بهتر است از دلایل اختصاصی در این حوزه استفاده شود.
- تاکید بر «معلممحوری» یا «کتاب محوری» به معنی نفی دیگری نیست. اینها در کنار هم باید باشند. واقعیت این است که در نظام تعلیم و تربیت اسلامی، معلم محور است. اما معلم محوری به معنی فراموش کردن متعلم نیست.
- در تقسیمبندی دورههای رشد به سه دوره هفت ساله براساس حدیث مشهور استناد شده است. در صورتی که به این حدیث هم اشکالاتی وارد است. در تفسیر این حدیث هم اشکالاتی در این مقاله وجود دارد. مثلا «سیادت» به معنای فرماندهی و فرمان دادن نباید به کار رود بلکه به معنای بزرگی و احترام است؛ پدر و مادر نباید به حرف بچه گوش دهند و از او پیروی کنند. یعنی هر چه او گفت را بخواهند عمل کنند.
دکتر علینقی فقیهی عضو هیئت علمی دانشگاه قم و ناقد دوم این کرسی هم مطالب خود را به شرح ذیل بیان کرد:
- این مباحثی که شما فرمودید خیلی کلی است و در مورد این کلیات هم کسی نمیتواند اینها را نقد کند. تا وارد جزئیات این مباحث نشویم نمیتوانیم نقد خاصی کنیم.
- در بحث کودکان استثنایی بحث وراثت در این مقاله خیلی کمرنگ بوده و پرداخته نشده است.
- به بحث ازدواج به نظر در این مقاله درست پرداخته نشده است. برای ازدواج نمیتوان سن تعیین کرد. شما سن تعیین کردهاید. حتی ائمه هم در سنین مختلفی ازدواج کردهاند اگر بخواهید ائمه را مثال بزنید. در حالت کلی باید افراد به سن لازم برای ازدواج برسند.
نظر دهید