هفتمین کرسی ترویجی پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم برگزار شد
مقدمهای بر نقش اسلام در تحول علوم انسانی از منظر شهید آیت الله بهشتی
هفتمین کرسی ترویجی پژوهشکده علوم انسانی اسلامی دانشگاه قم با موضوع «مقدمهای بر نقش اسلام در تحول علوم انسانی از منظر شهید آیت الله بهشتی» با ارائه حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید مهدی موسوی و با نقد دکتر شریف لکزایی دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 7 اسفند 1402 در دانشکده الهیات دانشگاه قم برگزار شد. دبیری این جلسه را حجتالاسلام والمسلمین دکتر مهدی گرامیپور استادیار دانشکده الهیات دانشگاه قم برعهده داشت.
در ابتدای این جلسه حجتالاسلام موسوی مقدمهای از سوابق علمی و مبارزاتی شهید آیتالله بهشتی ارائه داد و افزود: «شهید بهشتی علوم اسلامی را جزئی از علوم انسانی میداند زیرا موضوع اصلی در علوم اسلامی و انسانی، انسان است. وی اجتهاد روزآمد در عرصه علوم انسانی را هم تبیین کرده و بر بروزرسانی آن تاکید میکند. این مقاله با هدف آشنایی با اندیشههای شهید بهشتی درباره علوم انسانی و علوم اسلامی تدوین شده است.»
وی در ادامه به برخی از اقدامات مهم شهید بهشتی اشاره کرد و افزود: « برای فهم نظریه یک متفکر یک بار آثار بیانی و قلمی و بار دیگر عملکرد اجتماعی و فرهنگی او باید بررسی شود تا ویژگی های آن نظریه در آثار متفکر مشخص گردد. شهید بهشتی چندین کار عملی اساسی را به انجام رساند که می توان از این طریق اهمیت تربیت علمی و اسلامی طلبه ها برای پاسخ به نیازهای زمان خود را از نگاه شهید بهشتی دریافت از جمله تاسیس مدرسه منتظریه الشمس(حقانی) در قم که جزو اولین مدارس در حوزه علمیه قم بود که ناظر به شبهات و مسائل دنیای جدید و برخی از مسائل علوم انسانی بود. در این مدرسه مباحث آزاداندیشی درباره مباحث فلسفی و روشنفکری دینی و برخی از مسائل کلامی جدید مطرح می شد. اقدام دیگر شهید بهشتی در هامبورگ و تاسیس مرکز تحقیقات اسلامی در آلمان بود. وی همچنین انجمنهای اسلامی دانشجویان در کشورهای اروپایی را تاسیس کرد تا دانشجویان با معارف دینی و ایدئولوژی اسلامی هم آشنا شوند و بتوانند کادر آگاه و طبقه ای مسئول برای آینده ایران اسلامی باشند. به همین دلیل شهید بهشتی شناخت بهتر از اسلام و پایبندی به گفتار و عمل را همواره متذکر می شد تا در فضای آن زمان، گرایش به اسلام و معارف اسلامی توجیه شود. این شهید در اقدام دیگر خود مدرسه «دین و دانش» را در قم تاسیس کرد. از عنوان این مدرسه چنین برمی آید که او قائل به همگرایی دین و دانش بود. بدین جهت برای جمعی از فضلا و مدرسان حوزه کلاس زبان انگلیسی برقرار کرد. تاسیس چنین مراکزی نشان از دغدغه شهید بهشتی به علوم انسانی اسلامی دارد.»
حجتالاسلام موسوی در ادامه با اشاره به دیدگاه آیتالله بهشتی در مورد رابطه علوم اسلامی و علوم انسانی گفت: «شهید بهشتی علوم اسلامی را جزیی از علوم انسانی می دانست زیرا موضوع اصلی در علوم اسلامی، انسان است و زمینه اصلی درک انسان و شناخت درست از انسان را می توان از طریق علوم اسلامی به دست آورد. از نظر ایشان تفاوت اصلی علوم اسلامی و علوم انسانی در این است که علوم انسانی متعارف و موجود، خود را ملزم می داند فقط از روش مشاهده و تجربه بهره بگیرد و مانند علوم طبیعی به پیش بینی علمی بپردازد و بر اساس مشاهده مسیر آینده انسان را پیش بینی کند. اما در علوم اسلامی سرچشمه شناخت و بنیان اصلی شناخت انسان را وحی به خود اختصاص داده و هدف و غایت زندگی انسان و راه های رسیدن به آن را معرفی می کند. با این نگاه علوم انسانی اسلامی بر وحی تکیه دارد و شناخت و معرفت انسانی را از وحی می گیرد و تکیه گاه بشر قرار می دهد.»
در ادامه این جلسه دکتر شریف لکزایی ناقد کرسی به بیان دیدگاههای خود در قالب کرسی پرداخت. وی در ابتدا به بیان دیدگاه آیت الله جوادی آملی در مورد انقلاب اسلامی پرداخت و گفت: «آیت الله جوادی آملی معتقدند که انقلاب اسلامی اساساً یک انقلاب علمی، فکری و فرهنگی بوده است. من این مقدمه را در ابتدای بحثهای مرتبط با این موضوعات بیان میکنم. ما یک انقلاب فکری و علمی و فرهنگی داشتهایم تا یک انقلاب سیاسی. این شروع مباحث و تولیدات علمی ما خواهد بود.»
وی با اشاره به اینکه از نگاه شهید بهشتی دین یعنی همان مجموعه علوم انسانی گفت: «ما باید بررسی کنیم که چطور باید بین علوم انسانی و علوم انسانی اسلامی تفکیک قائل شویم. از نگاهی دیگر علوم اسلامی هم انسانی است. مگر میشود علوم اسلامی غیرانسانی باشد.»
دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به گستردگی موضوع مورد بحث در این مقاله گفت: «باید موضوع این مقاله را تحدید و جزئیتر کنیم. در بخش مفاهیم نیز نیاز است نویسنده مفاهیم را دقیقتر توضیح دهند که منظورشان از مفاهیم اولیه از جمله دین و تحول چیست.»
وی در ادامه افزود: «ما نیاز داریم تا به مبانی نظری و فلسفی رجوع کنیم. و به مبانی فلسفی و نظری بحث بپردازیم. ما باید مشخص کنیم که کدام چهارچوب نظری مبنای تحول در علوم انسانی باید باشد.»
در انتهای این جلسه حجتالاسلام موسوی ارائه دهنده کرسی و حجتالاسلام گرامیپور به بیان دیدگاههای تکمیلی خود پرداختند.
نظر دهید